تاریخ خانه

محلی برای ارائه فیشهای تاریخی من در فضای مجازی

تاریخ خانه

محلی برای ارائه فیشهای تاریخی من در فضای مجازی

بسم الله الرحمن الرحیم                      

                                                            فهرست



                              http://note-t.blog.ir                                                                                                                              چگونگی تشکیل حکومت غاصب اسرائیل در سرزمین فلسطین        

تاریخچه فلسطین            . 2

ویژگى‏هاى جغرافیایى‏ سرزمین فلسطین. 2

تقسیمات  جغرافیایی فلسطین. 2

علل بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین. 3

تشکیل دولت یهود. 3

جنگهاى اعراب و اسرائیل‏ 5

1ـ جنگ 1327 (1948 م). 5

2ـ جنگ کانال سوئز (1335). 5

3ـ جنگ شش روزه خرداد 1346 (1967 م(. 6

4ـ جنگ رمضان 1352 (1973 م). 7

5ـ جنگ خرداد 1361 لبنان (1982 م). 7

تهدیدات اسرائیل. 8


 

تاریخچه فلسطین

گفته می شود از 3500سال قبل از میلاد اقوام سامی از منطقه عربستان به سوی شمال وسرزمین های عراق ومصر وسوریه ولبنان مهاجرت نمودند و یکی از انها به کنعانیان معروف بود که در سرزمین کنونی فلسطین سکنی گزیدند.این قوم در هزاره دوم قبل از میلاد (4000سال قبل )اقدام به تاسیس دولتی به نام کنعانیه نمود.درسال 1225ق.م قوم بنی اسرائیل به رهبری حضرت موسی فلسطین را محل سکونت خود قرار داندندای هجرت از مصر صورت پذیرفت که دومین سفر این قوم به این سرزمین یا ارض موعود بود.این قوم از دو قبیله جنگجوی جداگانه تشکیل شدند به دست شائول در قالب یک حکومت پادشاهی متحد شدند که بعدا با قدرت داوود گسترش یافت. سپس سلیمان فرزند داوود دولت عبرانی شکل داد واولین معبد رادر قرن دهم پیش از میلاد در اورشلیم بنا کرد .بعداز مرگ سلیمان به دو پادشاهی «اسرائیل »و«جودا»تقسیم شد در سال 721ق.م اشوریها اسرائیل را تصرف کردند وانرا خراب کردندودر سال 586ق.م نیز همین بلا سر جودا امد آنها شهر اورشلیم را ویران کردند وساکنین انها را به بابل تبعید کردند تا اینکه سرزمین بابل به دست کورش فتح شد .وانهارا ازاد کرد و40 هزار نفر از انها به سرزمین خود بازگشتند ومعبد دوم را بنا کردند واز این به بعد این سرزمین تحت سلطه ایرانیان مقدونی ها وسلوکی ها بود.در سال 63 ق.م به کنترل رومیها در امد.یهودی ها در سال 64و135میلاد ی دست به شورش زدندودر نتیجه رومیها انها را از این سرزمین اخرج کردند ومعبد انها را تخریب کردند .از ان زمان تا سال 1800 .م یهودیان پراکنده بودند.

از سوی دیگر در حدود هزار سال قبل از میلاد قوم دیگری به نام فلسطین به منطقه امدند  وجای کنعانیان را گرفتند.ودر زمان اخراج یهودی ها ظاهرا خلاجمعیتی بود که اقوام عرب وفلسطین وارد منطقه شدند به طوریکه تا اوایل قرن حاضر اغلب جمعیت انرا مردم عرب رقم میزدند.در اواخر قرن 4 م جزو قلمرو روم بود که در ان زمان بیشترین سکنه ان را مسیحیان تشکیل میدادند . از اغاز اسلام نیز این مکان به خاطر وجود مسجد الاقصی اولین قبله مسلمانان این مکان در زمره مکان های مقدس مسلمان قرار گرفت.در کل این سرزمین مکان مقدسی برای سه دین الهی مسیحی اسلام ویهود است.

 

ویژگى‏هاى جغرافیایى‏ سرزمین فلسطین

 

«ارضِ کنعان»، کهن‏ترین نامى است که بر فلسطین گذارده‏اند، و آن، برگرفته از نام قبایلى است که حدود 2500 سال ق. م. در منطقه فعلى‏ فلسطین رحل اقامت افکندند. امّا واژه فلسطین، مشتق از لغت «فلسطینیون» است و آن، نام گروهى است‏که در 1184 ق. م. از جزیره کرت (: کریتِ) دریاى مدیترانه به جنوب غَزِّه آمدند و در آن‏جا ساکن شدند و با کنعانیان درآمیختند. ولى پیروان حضرت یعقوب علیه السلام- که اسرائیل هموست- پس از درهم شکستن فلسطینیان، بر سرزمین آنان دست یافتند. بخشى از آنان، پس از مرگ حضرت سلیمان علیه السلام (متوفاى 935 ق. م.) دو دولت یهودى، که یکى از آن‏ها نام اسرائیل را بر خود داشت، تأسیس کردند. بنابراین، ارض کنعان، فلسطینیون و اسرائیل نام‏هاى تاریخى فلسطین امروز است.

سرزمینى که ما اکنون آن را فلسطین (: فلسطین اشغالى) مى‏خوانیم، از شمال به کشور کوچک لبنان، و از جنوب به صحرا یا شبه جزیره سینا (مصر) و خلیج عقبه متصل است، و از طریق خلیج عقبه به دریاى سرخ، خلیج عدن و اقیانوس هند مى‏پیوندد، و از این سو، به وسیع‏ترین کشور اسلامى، یعنى عربستان سعودى، پیوند مى‏خورد. همچنین، فلسطین از شرق به اردن (شامل رود اردن، بحرالمیت و ...) و سوریه  (بلندى‏هاى جولان)، و از غرب به دریاى مدیترانه و از طریق آن، به ترکیه، قبرس، کشورهاى اروپایى و اقیانوس اطلس وصل مى‏شود. در نتیجه، فلسطین با دو قاره آسیا و آفریقا همسایه است و یکى از راه‏هاى اتصال سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا به‏شمار مى‏رود و نیز در منطقه استراتژیک خاور میانه قرار دارد

تقسیمات  جغرافیایی فلسطین

فلسطین از لحاظ جغرافیایى به چهار منطقه تقسیم مى‏گردد که به ترتیب وسعت عبارتند از:

اوّل- منطقه بئرالسبع (: اراضى نقب یا منطقه جو) که قسمت عمده این منطقه را بیابان و ریگ‏زار تشکیل مى‏دهد.

دوم- قسمت کوهستانى که در برگیرنده سلسله جبال الجلیل، الخلیل، کرمل، نابلس و قدس است.

سوم- وادى اردن (: غور) که سرزمینى است میان دریاچه حوله و بحرالمیت (: دریاى مرده). این منطقه پست‏ترین نقطه روى زمین است.

چهارم- اراضى صاف و هموار که این اراضى شامل اراضى ساحلى، کناره‏هاى مرز لبنان و اراضى مرج عامر در شرق و حوله در جنوب است.

با این حال، تنها 13 خاک فلسطین قابل کشاورزى است، و بیشتر مردم نیز از راه کشاورزى امرار معاش مى‏کنند.

دیگر ویژگى‏هاى جغرافیایى فلسطین عبارت است از:

1ـ هواى بئرالسبع، غور و اراضى ساحلى، در تابستان‏ها به شدت گرم است. بئرالسبع زمستانى سرد دارد، امّا آن دو داراى زمستان‏هایى معتدلند. هواى مناطق کوهستانى در تابستان و زمستان معتدل و همراه با باران‏هاى شدید است. به بیان دیگر، شمال فلسطین کوهستانى و برف‏گیر و جنوب آن پست و هموار، ولى به‏شدت گرم است.

2- مهمترین و طولانى‏ترین رودخانه فلسطین، رود اردن است که از جبل‏الشیخ واقع در بانیاسِ سوریه سرچشمه مى‏گیرد و پس از عبور از دریاى حوله و طبریه به بحرالمیت مى‏ریزد. نهر یرموک، العوجه و المقطع‏

به ترتیب با طول 40، 26 و 12 کیلومتر، از دیگر رودخانه‏هاى فلسطین‏اند.

پس، خاک فلسطین از نعمت سه دریاچه بهره‏مند است که بحرالمیت بزرگ‏ترین و حوله کوچک‏ترین آن‏هاست.

3- فلسطین داراى معادن غنى پتاس، منگنز، سدیم، برومین و نیز چشمه‏هاى آب گرم، پرتقال، حبوبات، زیتون، موز، جو، انگور، خرماى نارس و ... است، و از نظر بهره‏مندى از پتاس، یکى از غنى‏ترین ممالک دنیاست.

علل بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین

یهودیان پراکنده بر اساس باورهای تاریخی ودیدگاهای دینی خود در ارتباط با ارض موعود همواره در اندیشه بازگشت به ان سر میبردند ونوعی ارمان سیاسی در درو ن انها شکل گرفته بود وعامل دیگری که به این ارمان کمک میکردموقعیت یهودیان درجوامع اروپایی بود که از سوی انها مورد تحقیر وازار ومحرومیت قرار میگرفتند.برا ی مثال در سال 1391 م یهودیان اسپانیا که در حدود 70 هزار نفر بودند مجبور شدند بین مرگ ومسیحی شدن یکی را بپذیرن .از رو راه اوارگی وفرار به شرق را پیش گرفتندوبه اروپای شرقی وروسیه گریختند.انجا نیز توسط تزار روسیه دچار محدویت هایی شدند ودست به قتل عام انها  زدند.به دنبال این امر حدود 5/2میلیون بهودی بین سالهی 1800تا1914.م از اروپا به امریکای شمالی فرار کردند.

تشکیل دولت یهود

تشکیل دولت یهود اولین بار از سوی یک فیزکدان روسی در یک نشریه در سال 1882.م با طرح اندیشه تاسیس دولت مستقل وچدایی وتضاد با اقوام سامی وعربی مطرح شد.او کشور فلسطین را یکی از گزینه های پیشنهادی برای تشکیل دولت یهود معرفی کرد. شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم وسیاسی شدن یهودی ها زمینه ای شد که تئودور هرتسل در سال 1895کتابی با عنوان دولت یهود منتشر کرد. در این کتاب، سعی شده که در عناصر مرموز عقیدتی صهیونیسم مذهبی، واقعیاتی ناسیونالیستی جست و جو گردد. هسته اساسی نظریات هرتصل آنچنان که خود وی ابراز می دارد عبارت از آن است که مساله یهودیان را، «نه به عنوان یک مساله اجتماعی و نه به عنوان یک مساله مذهبی، هیچکدام نمی توان توجیه کرد. این مساله در واقع، مساله ملی است. مساله ملی ای که برای سر و صورت بخشیدن به آن، ناچاریم آن را به صورت یک مساله سیاسی در روابط بین المللی عرضه نماییم … در واقع، ما یک ملت هستیم، یک ملت متحد.»

در سال 1897م اولین کنگره صهیونیسم در شهر بال سوئیس به سرپرستی هرتسل برگزار گردید وهدف خودرا اینگونه مشخص نمود:هدف صهیونیسم عبارت است از ایجاد یک وطن قومی برای ملت یهود در سرزمین فلسطین.

برای دست یافتن به این هدف، وسایل زیر را پیشنهادمی کند:

تسریع در مستعمره کردن فلسطین توسط کارگران کشاورزی و صنعتی یهود به روال مناسب

سازماندهی و گردآوری تمامی یهودیان به وسیله موسسات خاص محلی و بین المللی، متناسب با قوانین هر کشور

تقویت و بارورکردن احساسات و وجدان ملی یهود

برداشتن گامهای مقدماتی مورد لزوم جهت کسب رضایت حکومت (عثمانی م.) برای رسیدن به هدف صهیونیسم

از برنامه بال پیداست که صهیونیسم یک جنبش نژادی و استعماری می باشد و هدفش این است که یهودیان جهان را از جوامع محل زندگی خود از طریق مهاجرتهای دنباله دار برای خلق یک دولت ملی یهودی در فلسطین بیرون بکشاند. به عبارت دیگر، صهیونیسم به عمد تصمیم داشت، یهودیان زیر ستم جوامع غربی را نخست به مهاجر، سپس به شهروند فلسطینی و در نهایت، به اشغالگر اراضی عربی و آواره کننده اعراب فلسطین تبدیل کند. استراتژی اصلی این سیاست نیز به حمایت کشورهای استعماری متکی بود. همه تلاشهای هرتصل و دیگر صهیونیستها نشان می دهند که جنبش صهیونیسم خود را در یک جنبش قومی استعماری و متحد کشورهای امپریالیستی می دانست که بدون این اتحاد نمی توانست به هدف خود برسد..

جنگ جهانی اول الگوی خاصی از آرایش قوا را در جهان شکل داد از جمله قرار گرفتن دولت عثمانی درکنار المان در مقابل انگلستان وفرانسه وروسیه بود .این امر باعث شد که یهود برای متقاعد کردن قدرت استعماری انگلیس در شکل گیری ارمان سیاسی صهیونیزم مؤثر واقع شود.در سالهای 1910تا1917روابط حسنه ای بین مک هاون کمیسر عالی انگلیس در مصربا شریف حسن در مکه شکل گرفت.این فرصت باعث شد که به تحریک اعراب بر علیه دولت عثمانی بپردازدوخود را متعهد به حمایت از انها جلوه داد.

انگلیس طبق قرار داد سایکس ـپیکو شبه جزیره اناتولی وهلال خصیب را از دولت عثمانی جدا کردوقرار شد بخش اعظم فلسطین را یک سازمان بین المللی اداره کند.در اواخر جنگ جهانی اول در نوامبر 1917.م انگلیس اعلامیه مشهور بالفور را مبنی بر تاسیس وطن قومی برای ملت یهود در فلسطین صادر کرد.جنگ جهانی پایان نیافت یهودیان وعده تشکیل دولت یهود را از انگلیس گرفتند.انگلیس با مشارکت شریف حسین حکمران وقت حجاز،دولت عثمانی را از فلسطین بیرون راند .مهاجرت یهودیان به این سرزمین شروع شد به طوریکه فلسطین در پایان جنگ جهانی اول که حدود 90 درصد جمعیت انرا عرب ها تشکیل میداد دچار تحول شدوتعدا مهاجران یهودی افزایش یافت. درسال 1936.م 174 هزار یهودی وارد فلسطین شدند.به طوریکه جمعیت انها به حدود 28در صد رسید .اعراب نیز در خلال قیام هایی مخالفت خود را با این قرار داد نشان میدادند این قیام ها زمینه ساز قیام های بزرگی در سال 1936.م و1939.م بود برجسته ترین رهبر انها شیخ عز الدین قسام  بود.طی این قیامها 3تا5هزار نفر کشته شدند و110 نفر اعدام شدند.6هزار نفر نیز زندانی شدند.

در جریان جنگ جهانی دوم ،انگلیس نگران بود که سیاستش در جنگ اول توسط دولت های محور به کار گرفته شودواعراب علیه متفقین تحریک شونداز این رو سعی کرد به ظاهر از اعراب طرفداری کند .وبه صراحت اعلام کرد قصد ندارد کشور فلسطین را به یک دولت یهودی تبدیل کند.ونباید اعراب رابر خلاف میلشان تابع چنین دولتی قرار کرد.این سیاست نیرنگی بود در اثر استیصال وفشار جنگ جهانی دوم ونگرانی از دست دادن تنگه سوئز وچاههای خاور میانه اتخاذ شد.ومتاسفانه عربها فریب خوردند.

قتل عام یهودیان توسط نازی ها منجر به شکل گیر یفضای دلسوزانه ای نسبت به یهودیان شدکه ضرورت تا سیس دولت صهیونیسم را توجیه می کرد.

جنگ جهانی دوم وخشونت هیتلر نسبت به یهودیان در المان روند مهاجرت را افزایش داد به طوری که در سال 1946.م تعدا یهودیان ساکن در فلسطین 583 هزار نفر یعنی به 7برابر سال 1922.مافزایش یافت.ونسبت ان به 31درصد کل جمعیت فلسطین رسید.البته رقابت جمعیتی نیز تاثیر گذار بود.

یهودیان مهاجر بیشتر در نواحی ساحلی ساکن شدند انها در شهرهایی مثل اورشلیم، تل آویو و حیفا سکونت می کردند. از میان این سه شهر، تل آویو و حیفا رشد بیشتری داشتند.( تل آویو که در 1909 تاسیس شد، تنها شهر یهودی جهان بود و به سرعت نقش پایتخت فرهنگی و تجاری فلسطین را به خود گرفت). انها از طریق ازانس های خرید و فروش مخصوص به روشهای فردی اقدام به خرید وتملک زمین به ویزه از زمین داران بزرگ عرب که در بیروت یا دمشق می زیستند ،نمودند.وبه تدریج رعایای عرب را از زمین های خریدار شده اخراج کردند.انها که غالبا سوسیالیسم بودند اقدام به سازماندهی مزارع وابادیهای اشتراکی ،تحت عنوان کیبوتص می کردند.

در سال 1947 انگلیس به خاطر حفظ منافع خود با تدبیر  تصمیم گرفت حل این مسئله را به سازمان جدید ملل متحد بسپارد.مجمع عمومی سازمان ملل نیز بلا فاصله کمیته ویزه ای با 11 نفر در باره فلسطین تشکیل داد. پیشنهاد انها اعطای استقلال فوری به دولت فلسطین از سوی انگلستان بود.طرح اولیه شامل دو دولت فلسطین ومنطقه اورشلیم ازادزیر نظر سازمان ملل متحد بود.ولی در نهایت مجمع عمومی در نوامبر 1947.م رای خود را درباره تقسیم فلسطین صادر نمود.

بعداز قعطنامه سازمان ملل درباره تجزیه فلسطین ونیز اعلام انگلیس مبنی بر عقب کشیدن نیروها یش از فلسطین ،اولین جنگ اعراب با اسرائیل در سال 1948 به علت خلا قدرت بازدارنده در منطقه بروز کرد.یهودی ها به سرزمین های اعراب برای تصرف زمین های بیشتر حمله کرد.واعراب نیز به شهرک های یهودی نشین حمله کردند. به دنبال ان ،در روز 14 می1948.م اسرائیل به طور رسمی موجودیت خودرا به عنوان یک دولت مستقل یهود اعلام کردوتوانست تا پایان جنگ 77درصد خاک فلسطین تسلط پیدا کرد .وبر خلیج عقبه نیز دسترسی پیدا کرد.کهدر نتیجه ان،تعداد زیادی از فلسطینی ها اواره شدند ودهکده های انها تخلیه وویران گردید وبدین ترتیب اولین مرحله از فرایند ،همزمان باحذف دولت فلسطین واستقرار دولت اسرائیل تحقق پیدا کرد.

جنگهاى اعراب و اسرائیل‏

روابط کشورهاى عربى با رژیم اشغالگر قدس از زمان تأسیس این رژیم تا هنگام انعقاد قرار داد کمپ دیوید، بسیار خصمانه بود. نخستین روز پس از اعلام موجودیت کشور اسرائیل، سپاهیان کشورهاى عربى به سوى فلسطین شتافته و جنگ سال 1327 (1948 م) اعراب- اسرائیل شکل گرفت. جنگ، شاید از دیدگاه دولتمردان عرب، مهمترین ابزار مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستى تلقى مى‏شد؛ امّا شکست در تمامى جنگهاى پنج گانه بین اعراب و اسرائیل موجب تغییر برداشت آنها شد. از این رو، شناخت این جنگها و علل شکست اعراب باید مورد بررسى قرار گیرد تا سرمایه آیندگان براى مبارزه با دشمن صهیونیستى باشد.

پنج جنگ مهم و عمده بین اعراب و اسرائیل رخ داده است که به ترتیب عبارتند از:

1ـجنگ اشغال 1327 (1948 م) 2- جنگ کانال سوئز در 1335 (1956 م) 3- جنگ شش روزه در 1346 (ژوئن 1967 م)4ـ جنگ 22 روزه رمضان 1352 (اکتبر 1973 م) 5- جنگ لبنان در سال 1361 (1982 م). تمام اعراب در این جنگها با اسرائیل روبه رو نشدند؛ بلکه بعضى از این کشورها وارد نبرد شدند و حتى در تهاجم سال 1361 اسرائیل به لبنان، تنها سوریه بطور محدود در این جنگ شرکت کرد.

1ـ جنگ 1327 (1948 م)

با اعلام موجودیت اسرائیل ارتشهاى کشورهاى عربى به منظور مقابله با صهیونیستها وارد خاک فلسطین شدند. در ابتداى امر ابتکار عمل در دست گروههاى صهیونیستی بود که بخشهاى وسیعى از فلسطین را در دست داشتند؛ با وجود این، نیروهاى عربى به پیروزیهاى بزرگى دست یافتند.

مواضع اسرائیل در فلسطین با یورش ارتشهاى عرب و نیروهاى داوطلب با تهدید جدى رو به رو شد. ابتکار عمل در چهار ماه نخست جنگ در دست اعراب بود اسرائیل در حالى که نیروهایش رابراى حمله نهایى آماده مى‏ساخت، سعى داشت از تهاجم اعراب جلوگیرى کند. حمله متقابل صهیونیستهابراى عقب راندن اعراب با شکست رو به رو شد. «بن گوریون» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى، پیشنهاد آتش بس داد، ولى اعراب موافقت نکردند و به همین دلیل یک میانجى بین المللى به نام «کنت برنادوت» مسؤول قانع ساختن طرفین شد. سرانجام آتش بس به مدت چهار هفته برقرار گشت صهیونیستها در طول مدت آتش بس خود را بطور کامل مسلّح کردند. شوراى سیاسى اتحادیه عرب که متوجه تجدید سازمان صهیونیستها شده بود، پس از انقضاى زمان آتش بس، دستور شروع جنگ را صادر کرد؛ ولى این بار اعراب به دلیل مشکلاتى از قبیل تحریم تسلیحاتى انگلستان و عقب نشینى نیروهاى اردن و عراق از جبهه‏هاى جنگ، نتوانستند به پیروزى دست یابند. از این زمان به بعد، سیر آوارگى فلسطینیان آغاز و رژیم صهیونیستى به عنوان یک رژیم در سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.

2ـ جنگ کانال سوئز (1335)

این جنگ، تنها ناشى از محدودیتهایى بود که «جمال عبدالناصر»، رئیس جمهور فقید مصر، در امر کشتیرانى بین‏المللى در کانال سوئز ایجاد کرده بود؛ از آنجا که این محدودیتها، بیشترین آسیبهاى تجارى را به قدرتهاى اروپایى وارد مى‏آورد، این قدرتها بطور مستقیم و در حمایت از صهیونیستها به صحنه جنگ کشیده شدند.

سرهنگ جمال عبدالناصر که در سال 1331 (1952 م) طى یک کودتاى نظامى درمصر به قدرت رسیده بود، به مناسبت چهارمین سال کسب قدرت، کانال سوئز  را در سال 1335 (1956 م) ملّى اعلام کرد.

پس از ملّى شدن کانال سوئز توسط مصر، روابط مصر با دو کشور انگلستان و فرانسه بحرانى و این دو کشور به همراه آمریکا ذخایر مصر را در بانکهاى خود توقیف کردند.

اوضاع بتدریج روبه وخامت گذاشت و دو کشور انگلستان و فرانسه به ارتشهاى خود آماده باش داده و جوّ متشنّجى در منطقه حاکم شد.

اسرائیلیها در این میان با توجه به جوّ متشنّج بین مصر و قدرتهاى اروپایى، فرصت را مناسب دیده و تصمیم خود را براى حمله به صحراى سینا به اطلاع «گیموله»، نخست وزیر وقت فرانسه رساندند. این طرح با موافقت «پاریس» و «لندن» روبه رو و مقرّر شد، دو کشور مزبور، اسرائیل را در این حمله یارى دهند. سرانجام در شب هفتم آبان 1335 (29 اکتبر 1956 م)، یک لشگر زرهى از نیروهاى اسرائیلى به فرماندهى «موشه دایان» مرزهاى اسرائیل را پشت سرگذاشت و وارد صحراى سینا شدند. همزمان یک گردان از چتربازان اسرائیلى در پشت مواضع مصریها در صحراى سینا، در حالى که توسط هواپیماهاى فرانسوى از راه آسمان تغذیه و حمایت نظامى مى‏شدند، پیاده و از پشت به نیروهاى مصرى حمله‏ور شدند. رزمناوهاى فرانسوى، همزمان به کانال سوئز نزدیک و سواحل مصر را در دو سوى کانال زیر آتش گرفتند. مصر بسرعت خود را سازماندهى کرد و موفق شد نیمى از توان صهیونیستها را در صحراى سینا منهدم و هفت هواپیماى نظامى اسرائیلى را سرنگون کند.

انگلستان و فرانسه که خواهان گسترش جنگ بودند و مصوّبه سازمان ملل مبنى بر توقف درگیرى را رعایت نکردند، با اخطار شدید شوروى رو به رو شدند. آمریکا به‏خاطر درگیرى با ویتنام، در این جنگ شرکت نداشت و دو کشور فرانسه و انگلستان را نیز محکوم کرد. به همین دلیل، تهدید شوروى مؤثر واقع شد و با توجه به خسارتهاى جانى و مالى فرانسه و انگلستان، جنگ کانال سوئز در پانزده آبان 1335 به پایان رسید. آبراه سوئز، پس از این جنگ، به مدت هفت ماه و بر اثر غرق شدن دو کشتى آسیب دیده در مدخل کانال از سوى سربازان مصرى در طول جنگ، به روى کشتیها بسته بود.

دولت مصر آزادى رفت و آمد از کانال را مشروط به پرداخت حقّ تردّد به شرکت مصرى اداره کننده کانال اعلام کرد. انگلیس و فرانسه همانند دیگر کشورها ملزم به پرداخت حقّ تردّد شدند. برنده اصلى این جنگ اسرائیل بود که بخش زیادى از صحراى سینا را با امکانات انگلستان و فرانسه اشغال و تعداد زیادى از سربازان مصرى را به اسارت گرفت.

3ـ جنگ شش روزه خرداد 1346 (1967 م(

 زمینه جنگ شش روزه با شکست نیروى هوایى سوریه و سرنگون شدن شش فروند هواپیماى نیروى هوایى این کشور در یک درگیرى هوایى با صهیونیستها، فراهم شد و توجه جمال عبدالناصر و بعضى دیگر از رهبران عرب را به خطر اسرائیل و لزوم اتحاد دولتهاى عرب در برابر آن جلب کرد.

در حقیقت، اسرائیل آماده جنگ با سوریه مى‏شد که این مطلب از سوى مقامات شوروى به مقامات مصرى اطلاع داده شد. مقامات سوریه که خطر را جدى مى‏دیدند، از مصر درخواست کمک کردند و با فراخوانى نیروهاى پاسدار صلح سازمان ملل از مرز مشترک مصر و اسرائیل توسط دبیر کل این سازمان، زمینه براى یک درگیرى گسترده بین طرفین فراهم شد. ناصر که بیش از پیش به نیروهاى خود اطمینان داشت، طى نطق شدیداللّحنى اسرائیل را تهدید کرد که در صورت حمله به خاک سوریه، مصر با وى مقابله خواهد کرد. آمریکا و شوروى، در این میان، ناصر را متقاعد کردند که اسرائیل دست به حمله نخواهد زد و او را به اقدامات دیپلماتیک و صلح آمیز ترغیب کردند.

کابینه صهیونیستها، چهار روز قبل از جنگ، بطور ناگهانى «موشه دایان» را به سمت وزیر دفاع ملى اسرائیل منصوب و در سراسر اسرائیل حکومت نظامى اعلام شد. قول و قرارهاى آمریکا و شوروى ناصر را کاملًا متقاعد ساخته بود و وى آرام به نظر مى‏رسید؛ اما چند ساعت بعد همه خوش بینیهاى وى به یأس تبدیل و ناصر بکلى غافلگیر شد.

در ساعت هفت صبح روز پانزده خرداد 1346 (پنجم ژوئن 1967 م)، بیش از یک صد فروند جنگنده بمب افکن از چند فرودگاه اسرائیل به هوا برخاست و در سه دسته منظم به سوى هدفهاى مورد نظر در مصر و سوریه و اردن به راه افتادند و در اولین ساعات صبح بیشتر هواپیماهاى جنگنده موجود در پایگاههاى نظامى این سه کشور را منهدم کردند. این یورش به گونه‏اى سریع و غافلگیرانه بود که سه کشور مزبور نتوانستند هیچ اقدام دفاعى به عمل آورند. این حمله هوایى که به گفته خبرگزاریها، در مجموع، دو ساعت و پنجاه دقیقه طول کشید، 90 درصد توان نیروى هوایى رژیمهاى عربى هم مرز با اسرائیل را منهدم کرد. رژیم صهیونیستى پس از تأمین برترى هوایى، حمله وسیع زمینى خود را در سه جبهه سینا، سوریه و اردن آغاز کرد. صحراى سینا پس از 93 ساعت جنگ بى‏وقفه بطور کامل به تصرف صهیونیستها درآمد و بلندیهاى جولان از سوریه، بخش شرقى بیت‏المقدس و کرانه غربى رود اردن به دست صهیونیستها افتاد. اعراب به واسطه شکست سخت در این جنگ، با آتش بس اعلام شده از سوى سازمان ملل موافقت کرده، در 21 خرداد 1346 (یازده ژوئن 1967 م) جنگ با شکست اعراب خاتمه یافت.

4ـ جنگ رمضان 1352 (1973 م)

این جنگ در اکتبر 1973 مصادف با ماه مبارک رمضان از سوى مصر و سوریه و با نام عملیات «بدر» آغاز شد. هدف از این جنگ، تلافى پیروزى صهیونیستها در جنگ 1967 بود. عملیات در ساعت دو بعد از ظهر ششم اکتبر 1973 با حمله صد بمب افکن سورى از جبهه شرق و صد بمب افکن مصرى از جناح غرب در جبهه‏هاى جولان و سینا آغازشد. هنگام شب حمله زمینى با آتش توپخانه دوهزار تانک از دو جناح آغاز شد و نیروهاى عمل کننده مصر و سوریه به سوى هدفهاى از پیش تعیین شده در شرق کانال سوئز و ارتفاعات جولان به راه افتادند. نیروهاى مصرى در یک جنگ شش ساعته موفق شدند، خط دفاعى «بارلِوْ» را که بیش از هفت متر ضخامت داشت، منهدم کرده وارد صحراى سینا شوند. سوریها با پیاده کردن دهها هلى‏کوپتر بر کوه «هرمون» موفق شدند، یکى از مستحکم ترین مقرهاى اسرائیل را که در این کوه قرار داشت، به تصرف درآورند..

جنگ رمضان چنان براى صهیونیستها خرد کننده بود که «موشه دایان» وزیر دفاع اسرائیل بطور صریح به شکست خود اقرار کرد و براى اولین بار بطور عاجزانه گفت: «بر خلاف تصور اعراب ما هرگز در منطقه زورگو نبوده و نیستیم و مخالفیم که از ما یک هیولا بسازند. ما قلدر نیستیم و این جنگ و سقوط استحکامات بارلو نشان داد که این مصریها هستند که زورگو و قلدرند. ما چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم، محق هستیم.» آمریکا با شکست اسرائیل در این جنگ، مصر را تهدید به مداخله نظامى کرد. انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر، با آتش بس در برابر اسرائیل مشروط به آنکه اسرائیل تمامى اراضى اشغال شده در جنگ شش روزه را بطور کامل تخلیه کند موافقت کرد.

صهیونیستها به دنبال اعلام آتش بس، دست به تجدید قوا زدند و در 22 اکتبر حمله خود را به مواضع از دست رفته در سینا آغاز کردند؛ این در حالى بود که شورویها به مصر اطمینان داده بودند که اسرائیل آتش بس را نقض نخواهد کرد. بدین‏سان بار دیگر روسها خیانت خود را علیه منافع اعراب و مصالح فلسطین نشان دادند. اسرائیلیها طى چند حمله در ظرف یک هفته، تمامى صحراى   سینا را دوباره اشغال کردند، سوریها هم که وضع را بدین منوال دیدند، آتش بس را پذیرفتند.

5ـ جنگ خرداد 1361 لبنان (1982 م)

این جنگ از لحاظ منطقه عملیاتى، محدود، ولى از نظر زمانى طولانى‏تر از جنگهاى‏ قبلى بود و تنها سوریه بود که جبهه مبارزه با اسرائیل را تشکیل مى‏داد. در سال 1360 (1981 م) دو فروند هلى کوپتر سوریه توسط نیروهاى اسرائیلى سرنگون شد. سوریه این اقدام را با استقرار موشکهاى زمین به هوا در «زحله» و موشکهاى دور برد در طول مرز خود با لبنان پاسخ گفت. اسرائیل از تأسیسات وسیع نظامى «ساف» در جنوب لبنان وحشت داشت و نگران آن بود که روزى فلسطینیها دست به جنگ فرسایشى علیه اسرائیل بزنند، از این رو دست به نابودى تأسیسات نظامى ساف در جنوب لبنان زد؛ اما موفقیتى در این ماجراجویى کسب نکرد. دولت اسرائیل، در این زمان، بیش از پیش سعى در به قدرت رساندن متحدین مارونى خود در لبنان داشت.

پارلمان اسرائیل در 23 دى ماه 1360 (13 ژانویه 1982) با گذراندن لایحه‏اى، بلندیهاى جولان را که از سال 1346 (1967 م) طى جنگ شش روزه اشغال کرده بود، بطور رسمى به خاک خود ملحق ساخت. سوریه این اقدام را اعلام جنگ علیه کشور خود قلمداد کرد.

رژیم صهیونیستى، چند روز پس از آزادى خرمشهر از اشغال متجاوزین بعثى عراق، با استعداد 120 هزار نفر نیروى پیاده و انبوهى از تانکها از سه محور، ساحل مدیترانه، جبل و بقاع وارد خاک لبنان شد. اسرائیل در حقیقت با هدف برچیدن پایگاههاى فلسطین از جنوب لبنان، خارج کردن ارتش سوریه از لبنان و تحکیم قدرت دولت مرکزى مارونى و متّحد اسرائیل، این تهاجم گسترده را آغاز کرد و سعى داشت با امضاى یک توافقنامه آتش بس با سوریه، تنها با یک جناح فلسطینى روبرو شود، ولى موفق نشد. به گفته ژنرالهاى اسرائیلى تلفات آنها در این جنگ از مجموع جنگهاى گذشته تجاوز کرد و نزدیک به هشتصد هزار تا یک میلیون فلسطینى و لبنانى را آواره کرد. در این جنگ سى‏هزار نفر کشته و هشتاد هزار نفر زخمى شدند و بیروت 79 روز در محاصره اسرائیل بود؛ این جنگ به اختلاف بین سوریه و ساف دامن زده و زمینه خروج عرفات و دار و دسته او را از لبنان فراهم کرد. نیروهاى مردمى، بویژه شیعیان این کشور، قهرمانانه در مقابل صهیونیستها مقاومت کرده و سرانجام آنها را در شهریور 1362 مجبور به ترک لبنان کردند.

تهدیدات اسرائیل

اسراییل تاکنون خود را به هیچ یک از معاهدات بین‏المللى - درباره منع تولید و استفاده از سلاح‏هاى هسته‏اى و کشتار جمعى- مقید نکرده است. اسراییل ششمین قدرت هسته‏اى جهان است و برابر بعضى گزارش‏ها، این کشور، حدود 180 تا 200 کلاهک هسته‏اى در اختیار دارد. تسلیحات تهاجمى و اتمى اسراییل - با توجه به شمار جمعیتش - 150 برابر تسلیحات دفاعى اعراب است. غرب، اسراییل را پایگاه خط مقدم و حامى منافع مختلف خود مى‏داند و برترى و تسلط اسراییل را بر منطقه و جهان اسلام، خواستار است.
استادمطهری درباره قضیه فلسطین می گوید:
«اگر پیغمبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏وآله زنده مى‏بود، امروز چه مى‏کرد؟ درباره چه مسئله‏اى مى‏اندیشید؟ واللَّه و بالله! قسم مى‏خورم که پیغمبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله در قبر مقدسش، امروز از یهود مى‏لرزد ... این یهودیانى که شما امروز اسمشان را مى‏شنوید - موشه دایان، زلى اشکول، گلدامایر - آخر ببینید از کجاى دنیا آمده‏اند؟ مدعى هستند که این سرزمین، سرزمین ماست ... هدف، مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آن جا تشکیل شود... او مى‏داند که یک دولت کوچک، بالاخره نمى‏تواند آن جا زندگى کند؛ یک اسراییل بزرگ که دامنه‏اش از این طرف، شاید به ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزى، این اسراییل که من مى‏شناسم، فردا ادعاى شیراز را هم مى‏کند و مى‏گوید:

شاعرهاى خود شما همیشه در اشعارشان، اسم شیراز را گذاشته‏اند «ملک سلیمان». مى‏گوید: سند از این بهتر مى‏خواهید؟ مگر ادعاى خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر «روزولت» (رئیس جمهور آمریکا) به پادشاه وقت عربستان سعودى پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟
مگر اینها ادعاى عراق و سرزمین‏هاى مقدس شما را ندارند؟ واللَّه بالله! ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم! مسئولیت داریم ... والله! قضیه‏اى که دل پیغمبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله را امروز خون کرده است، این قضیه است ... اگر [امام‏] حسین بن على علیه‏السلام بود، مى‏گفت: اگر مى‏خواهى براى من عزادارى کنى، براى من سینه و زنجیر بزنى، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز، موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مرد؛ شمر امروز را بشناس...».


منابع:

-          سرزمین اسلام  شناخت کشور های اسلامی  – غلامرضا گلی زواره – بوستان کتاب چاب چهارم

-          مبانی مطالعات سیاسی اجتماعی / محمد رضا حافظ نیا / ناشر: سازمان حوزه ها  ومدارس علمیه خارج از کشور – چاپ اول 1379

-          حماسه ی حسینی/مرتضی مطهری/ج1

-          سرگذشت فلسطین یا کارنامه استعمار – نویسنده : اکرم زعیتر – مترجم اکبر هاشمی رفسنجانی – چاپخانه حکمت

-          سیری در تاریخ فلسطین – علی سپهری اردکانی – چاپ اول 1382

-          تولد اسرائیل – دکتر صادق زیبا کلام – انتشارات روزنه – چاپ اول 1391

پایان : با آرزوی روزی که اسرائیل از روی زمین محو شود

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی